سروش و علی رضا پوز می زنند
از شیرمرغ تاجون آدمزاد اینجا هست

اینم یه PDF باحال دیگه. فقط بگم که این PDF از چند بخش مختلف درست شده و اگه از اولیش خوشتون نیومد خارجش نکنین و برین سر مطلب بعدی. اگه خواستین اینجا کلیک کنین.

نوشته شده در تاريخ 24 / 6 / 1390برچسب:PDF باحال, توسط سروش و علی رضا |

سلام اگه می خواین عکس این گربه رو ببینین اینجا کلیک کنین.

نوشته شده در تاريخ 24 / 6 / 1390برچسب:عکس باحال,عکس گربه ی یک چشم,PDF گربه ی یک چشم, توسط سروش و علی رضا |

سلام اینمPDF تست هوش. البته یادتون باشه که این PDF مخصوص کودکان 3 تا 13 ساله است. واسه بزرگسالاهم بزودی می رسه. حالا اگه می خواین از اینجا دانلودش کنین.

نوشته شده در تاريخ 24 / 6 / 1390برچسب:دانلود PDF تست هوش, , توسط سروش و علی رضا |

سلام اینم یه PDF باحال که به همتون توصیه می کنم بخونین چون خیلی باحاله. می تونین اونو از اینجا دانلودش کنین.

نوشته شده در تاريخ 24 / 6 / 1390برچسب:دانلود PDF,دانلود PDF باحال, , توسط سروش و علی رضا |

اینم یه دانلود دیگه:

       PDF آموزش حک

              که مطمئنم کلی طرف دار داره...

اگه خواستینش از اینجا دانلودش کنین.

نوشته شده در تاريخ 23 / 6 / 1390برچسب:PDF حک,آموزش حک,حک,PDF آموزش حک, , توسط سروش و علی رضا |

فونت های عربی را از اینجا دانلود کنین.

نوشته شده در تاريخ 22 / 6 / 1390برچسب:فونت عربی, توسط سروش و علی رضا |

اینم کتاب هری پاتر و تالار اسرار که می تونین از اینجا دانلودش کنین.

این هم نزدیک به 2000 فونت انگلیسی که می تونید از اینجا دانلودش کنین.

نوشته شده در تاريخ 23 / 6 / 1390برچسب:فونت انگلیسی, , توسط سروش و علی رضا |

بالاخره لینک آپلود ما آماده شد. اولین دانلود ما نزدیک 120 تا فونت فارسی هست. اگه خواستین از اینجا دانلودش کنین.

نوشته شده در تاريخ 23 / 6 / 1390برچسب:فونت,فونت فارسی,فونت پارسی, , توسط سروش و علی رضا |

یوفو یعنی چه ؟

به زبان ساده یوفو به معنی  بشقاب پرنده است . UFO = Unidentified Flying Objects مردم اجسامی را در آسمان می بینند که هیچ کس نمی داند آنها چیستند. این اشیاء چون در آسمانند پرنده اند و چون هویت آنها معلوم نیست ناشناخته اند. برای همین به آنها اشیاء پرنده ی  ناشناخته ( و در زبان فارسی بشقاب پرنده ) می گویند

استنلی فولهام

به نظر شما آیا انسان می تواند رویت موجودات فضایی و سفینه هایی که حتی وجود آن ها به اثبات نریسیده است را پیش بینی کند ؟

موجودات فضایی زمین را زیر نظر دارند...

استنلی فولهام - که یک نویسنده نیز هست - در کتاب خود خبر داد که 13 اکتبر سال 2010 یوفو ها در آسمان نیویورک دیده خواهند شد. خبری که همه را شگفت زده کرد. بعد از این ماجرا نیویورکی ها منتظر بودند تا ببینند که آیا رخ خواهد داد یا اینکه گفته های فولهام تنها تبلیغی برای فروش بیشتر کتابش بوده است.

«مبارزه با تغییرات» نام کتابی است که فولهام آنرا نوشته است. او در این کتاب یکی از باور نکردنی ترین پیشگویی ها را کرده است.پیش گویی حضور بیگانگان فضایی بر کره ی زمین در روز سیزدهم اکتبر 2010 . فولهام ادعا می کند که با فضایی ها در ارتباط است.او می گوید:سپتامبر 2010 از آنان پرسیدم که با آمدنشان به زمین چه تغییرات خاصی را بوجود خواهند آورد.آنها جواب دادند که پلدیان ها از وجود انسان ها بر کره ی زمین آگاهند و میلیون ها سال است که شما را زیر نظر دارند. آنها به این نتیجه رسیده اند که انسان ها هنوز آمادگی پذیرش دسته جمعی یوفو ها را بر فراز شهر ها ی بزرگ را ندارند و برای همین تصمیم گرفته اند که فعلاً در آسمان نیویورک ظاهر شوند و این تازه آغاز ماجراست.     

13 اکتبر 2010 بر فراز آسمان نیویورک اشیا پرنده دیده شد. مدت کوتاهی از ظاهر شدن یوفو ها نگذشته بود که ناگهان رادار های ایستگاه وست بری که مسئول ردیابی سه پایگاه هوایی در نیویورک است،از کار افتاد، این حادثه یک ساعت به طول انجامید و به خاطر آن پرواز های زیادی در بعضی از فرودگاه ها لغو یا به تأخیر انداخته شد.                                                      اگر چه ظاهر شدن یوفو ها در آسمان نیویورک همه را متعجب کرد اما شگفت انگیز تر از آن پیشگویی ای بود که فولهام کرده بود.با به حقیقت پیوستن این پیشگویی سؤالات بسیاری ذهن مردم را به خود مشغول کرد و مهم ترین سؤال این بود:فولهام چگونه از این حادثه خبردار شده است؟  

وقتی که پیشگویی های فولهام درست از آب در آمد خبر نگاران بسیاری به سراغ فولهام رفتند تا بلکه بتوانند از میان حرف های او به راز با خبر بودن او از این ماجرا پی ببرند و فولهام به آنان چنین گفتند :«من با موجودات فرا زمینی در ارتباطم و آنها نه تنها حادثه ی 13 اکتبر بلکه درباره ی اتفاق های دیگر هم با من صحبت کردند که از این قرار است: یوفو های زیادی در ژانویه ی 2011 در آسمان مسکو دیده خواهند و 7 روز بعد همین اتفاق در لندن دیده خواهد شد.»

7 جولای 2010 بود که حادثه ای دقیقاً مشابه آنچه در نیویورک رخ داده بود، اتفاق افتاد. یوفو ها در نزدیکی فرودگاه های بزرگ منطقه ی هانگژو پدیدار شدند. طبق گزارش منابع موثق که  به دلیل مسائل امنیتی نام آنها فاش نشده است، باز هم سیستم رادار ها از کار افتاد و صفحه نمایش رادار ها هیچ چیز را نشان نمی داد که همین موجب شد تا پرواز ها دچار مشکل شوند. البته پیش از اینکه دیده شدن یوفو ها توسط مردم گزارش شود، برج مراقبت از این موضوع مطلع شده بود که بنابر دلایل نا معلوم مسئولان برج آنچه را دیده بودند گزارش نکردند تا اینکه با قطع رادار ها مجبور به این کار شدند.

نوشته شده در تاريخ 22 / 6 / 1390برچسب:یوفو ها,یوفوها,یوفو,بشقاب پرنده,بشقاب پرنده ها,استنلی فولهام,UFO,UFOs,Stanly Folham, توسط سروش و علی رضا |

 

تاریخچه
کریس آنجل فقط نام هنری مرد جوان است.نام اصلی او کریستوفر نیکلاس سارانتاکوس است. اصل و نسب خانواده اش یونانی بود.از آنهایی که سال های جنگ جهانی به ینگه دنیا مهاجرت کرده در جایی از آمریکا ساکن شده است.او متولد 19 دسامبر 1967 است.نام پدرش جان سارانتاکوس است.در زندگی از دو نفر بیشتر از بقیه خط گرفته است.یکی پدرش که بعد از مبارزه ی طولانی با سرطان از دنیا رفت و دیگری خاله اش.وقتی 6 ساله بود خاله اش استلا به خانه شان می آمد و برای سرگرمی اش اولین حقه های بازی با کارت را نشانش می داد.از همان زمان بود که پسرک عاشق شعبده بازی شد.خاله اش هم کم نمی گذاشت.هر بار که به خانه شان می رفت یک حقه به او یاد می داد و آن قدر مغز کریس را کار می گرفت تا بچه همه ی فوت و فن کارت ها را از حفظ می شد. کریس که امروز هر حقه ای را در کمترین زمان انجام می دهد از همان 7-8 سالگی یک تردست حرفه ای بود.کریس آنجل تا به امروز 6 بار به عنوان مرد سال شعبده بازهای دنیا انتخاب شده است و یک بار هم شعبده باز دهه. اما آخرین افتخار او مال همین 3-4 ماه پیش بود که انجمن شعبده بازان جهان با دیدن تردستی هایش عنوان شعبده باز قرن را به او داد.
راز گشایی از معروف ترین شعبده های کریس آنجل
بلند شدن از روی زمین
دیوید بلین و کریس آنجل دو شعبده باز مشهوری هستند که می توانند به ادعا ی خودشان هر وقت که خواستند از زمین بلند شوند و بر جاذبه ی زمین غلبه کنند.
راز گشایی:
با روشی که دیوید بلین کریس آنجل کشف کرده اند دیگر هر کسی می تواند برای خود در هوا معلق بماند.فقط کافی است کمی تمرین کرده باشد و از آمادگی جسمی خوبی هم برخوردار باشد.برای بلند شدن از زمین کار های زیادی می توان انجام داد.برای مثال:جایی که ارتفاع زیاد است و دور و بر شعبده باز هم فقط فیلم بردار است و یک سری آدم از گروه خودش ، کافی است فقط دنبال یک جرثقیل بزرگ بود و نوار های نایلونی بسیار ظریف اما قوی که از هر طرف شعبده باز را گرفته اند و نمی گذارند پایین بیفتد.نوار هایی که آنجل در حقه راه رفتن بین دو ساختمان به کار گرفته بود آنقدر تابلو بود که تماشاچی های روی زمین به راحتی می توانستند آن را ببینند مخصوصاً زمانی که دم غروب شد و نور افکن ها روشن شدند.نوار های نایلونی فقط زمانی کاملاً ناپدید می شوند که از پشت دوربین های فیلم برداری به آنها خیره شده باشید.
رد شدن غلتک از روی بدن
برای کریس آنجل پارچه ای بزرگ پهن کردند و روی آن هم یک عالم خرده شیشه ریختند. کریس هم روی آن پارچه دراز کشید و یک غلتک چند صد تنی تا کمر او جلو آمد.بعد هم غلتک کنار می رود وکریس خودش را از زیر آن بیرون می کشد در حالی که حتی خراشی هم ندیده است!                                                                                       
راز گشایی
اولا که شیشه ها واقعی نبودند!شیشه ها از جنس همان شیشه هایی است که امروزه در تهیه ی فیلم های سینمایی و صحنه های اکشن آنها زیاد به کار گرفته می شود.اما اصل ماجرای غلتک آنجاست که قبل از اجرای شعبده باز ، دار و دسته او به محلی که آنجل قرار بود آنجا باشد رفتند و مساحتی به اندازه ی بدن او را کندند. جایش را هم با یک اسفنج نرم و انعطاف پذیر پر کردند و رویش هم پارچه کشیدند و خرده شیشه ریختند.با رد شدن غلتک از روی پاهایش بدن او به پایین رفت و هیچ آسیبی نمی دید!
راه رفتن روی آب
راه رفتن روی آب همیشه برای مردم دنیا کار پیچیده ای بوده است. کریس آنجل با ترفند راه رفتن روی آب خیلی از مردم عامه جهان را با خودش همراه کرد. کریس داشت روی آب راه می رفت بدون اینکه آب ذره ای تکان بخورد و حتی کلی آدم هم دور و برش شنا می
راز گشایی:
ماجرا ساده تر از این حرف هاست. یک میز شیشه ای بسیار ظریف اما محکم که بتواند وزن 80 کیلویی کریس آنجل را تحمل کند ،جوری در استخر قرار گرفته است که با زاویه ای که فیلم بردار از آنجل نمایش می دهد به هیچ صورتی دیده نمی شود. و آن قدر هم ظریف است که حتی در نمای بسته ای که از کف پای آنجل هم گرفته شده است هیچ اثری از پیچ و تاب های جنس شیشه ای میز نیست!آنجل برای واقعی تر شدن ماجرا بعضی از قسمت های میز را باز گذاشته تا هر از گاهی آنهایی که داشتند زیر آبی می رفتند سری بیرونآورند، نفسی بکشند، تشویقی کنند و دوباره به آبتنیشان ادامه دهند!                            
رد کردن نخ از گردن
کریس آنجل نخ را از گردنش رد کرد بدون اینکه حتی قطره ای خون بریزد.
راز گشایی
حقه است آن هم به روشی که حل آن برای من و شمای بی خبر از همه جا کمی سخت است. شعبده باز قبل از انجام تردستی اش ماده ای خاص که مخصوص شعبده بازی است به گردنش مالیده که بعد از هر بار تکان نخ ضخیم تر شده و مانند خمیر به رنگ بدن او نخ را به درون خودش راه می دهد بدونرد شدن نخ از گردن اینکه پوست گردن جدا شود. اینجاست که تماشاچی فکر می کند خمیری که روی گردن شعبده باز است همان پوست بر آمده اوست که با تکان های نخ دارد متورم می شود!